رزیدنت اویل6 رزیدنت اویل6
البته لازم به ذکرهست نه هرچرت وپرتی!لطفاًرعایت کنین!!!
تاریخ : پنج شنبه 30 خرداد 1392
نویسنده : امیرمحمد

باکس آرت بازی به اندازه کافی زیبا و ترسناک طراحی شده است، اما در نشان دادن هدف اغراق زیادی کرده است.

راز ملکه زنوبیا

داستان از جایی آغاز می شود که BSAA ارتباط خود را با کریس و جسیکا که برای ماموریتی فرستاده شده بودند را از دست می دهد، برای همین جیل و پارکر را برای بررسی به آخرین نقطه ای که از کریس سیگنال دریافت شده است یعنی وسط دریای مدیترانه می فرستند. داستان بازی همینگونه شروع می شود و در ادامه شاخ و برگ می گیرد و در کنار آن داستان های دیگر مانند قضیه نابودی شهر تریگیژیا را تعریف می کند.
روایت داستانی بازی به صورت سریالی پرداخت میشود یعنی بجای مرحله بازی از ایپزود های مختلف تشکیل شده است، سازندگان نیز فن سریال سازی را خوب بلد بوده اند و داستان جوری طراحی شده است که در پایان هر اپیزود شما را به شدت برای دیدن قسمت بعدی مشتاق میکند، درست مانند سریال نیز در ابتدای هر قسمت پیش پرداختی از قسمت قبلی را خواهید دید تا داستان از دستتان خارج نشود.
میتوان گفت روایت داستان به شدت سینمایی و مرموز انجام میشود، در رزیدنت اویل ۶ شما چهار کمپین با شخصیت های متفاوت در اختیار داشتید و هر کدام نیز داستان خود را روایت میکرد، در ابتدا این ایده جذاب به نظر میرسید اما در عمل کاملا شکست خورد، در افشاگری دیگر اینگونه نیست، بلکه مانند یک رزیدنت اویل کلاسیک بازی به انتخاب خودش بین شخصیت های مختلف و داستان هایشان سویچ میکند، و این تغییر شخصیت ها هم کاملا در جهت سریالی بودن بازی انجام میشود، به نوعی که برای مثال شما در کمپین جیل به قسمت حساسی میرسید مثلا پیدا کردن شخصیت ریموند،اما داستان در قسمت بعدی به وقایع شهر ” Terragrigia ” می رود، شاید در ابتدا به نظر مسخره بیاید اما درست مانند اویل های کلاسیک به شدت جذاب است و به موقع این تغییرات مرحله ای صورت میگیرد.
شخصیت پردازی ها به شدت فوق العاده صورت گرفته اند و دقیقا همان چیزی که سازنده انتظار داشته از هر شخصیت بیرون می آید، کریس همان کریس با جذبه و مسئولیت پذیر است، جیل همان شخصیت ساده و در عین حال دوست داشتنی خود را دارد، یعنی میشود گفت در هنگام بازی شما کاملا حس میکنید که یک رزیدنت اویل باز اصیل داستان را طراحی کرده و با تک تک شخصیت ها خو گرفته است. البته در این میان دو شخصیت به نام ها Quint و Keith به عنوان شخصیت های قابل بازی وارد داستان شده اند، مانند شخصیت های جدید دیگر مثل جسیکا و پارکر نمیشود آن ها را هم عالی نامید اما باز هم دوست داشتنی هستند، به خصوص اینکه تیکه ها و جر و بحث هایی که همیشه باهم دارند شنیدنی و جذاب است.
در کل داستان بازی به زیبایی هرچه تمام تر روایت میشود و آن تم رمز گونه ای که رزیدنت اویل ۶ در بوجود آوردن آن شکست خورد را، کاملا با موفقیت توانسته بوجود بیاورد.

این کشتی رمز و راز زیادی با خود دارد.

مدرن با لباسی کلاسیک

گیم پلی بازی مخلوطی از سبک کلاسیک و سبک مدرن است، یعنی نه مانند شماره ششم اکشن خالص است، نه مانند شماره اول ترس خالص.  برای مثال مانند شماره‌های کلاسیک بازی شما در استفاده از سلاح‌ها محدود می کند، فقط حق استفاده از سه سلاح را در طول بازی دارید، حتی در برداشتن مهمات هم محدودیت دارید و مانند شماره ششم انباری بی نهایت از سلاح ها با مهمات مختلف در اختیار شما نیست. یکی دیگر از قابلیت‌های کلاسیک که در شماره ششم نبود آپگرید کردن سلاح ها است، اما به صورت فوق العاده کلاسیک، مانند شماره های اولیه شما باید در محیط بازی جست و جو کنید و قطعه های مختلف برای سلاحتان پیدا کنید و در جعبه هایی که در محیط قرار داده شده است به آپگرید و انتخاب سلاح های خود بپردازید. حرف از جست و جو به میان آمد، یکی از جالب ترین قسمت های بازی همین جست و جوی محیط است که به کمک دستگاه جنسیس جذاب تر هم می‌شود، به صورتی که با این دستگاه می توانید آیتم های مخفی را پیدا کنید و معمولا هم نسبت به آیتم های معمولی با ارزش تر هستند.

همانطور که اشاره کردم بازی تلفیقی از سبک مدرن و کلاسیک هست، یعنی هسته گیم پلی بازی کاملا مدرن است اما در کنار این قابلیت های کلاسیک اضافه شده است، برای مثال شما دیگر با یک روند خطی رو به رو نیستید، بلکه مانند شماره های اولیه محیط بازی در اختیار شماست و می توانید در آن به گشت و گذار بپردازید و آیتم های مخفی را کشف کنید، یا مثلا دیگر وقتی با یک در قفل مواجه شدید بازی خودش مکان کلید را به شما نشان نمی دهد، بلکه خودتان باید بروید و دنبالش بگردید، حتی گاهی اوقات نیز در طول مراحل تنها می شوید و باید بدون همکار بازی کنید که این خودش درصد قابل توجهی ترس را به روند گیم پلی اضافه می کند. البته یکی از مشکلات بازی اینجا معلوم می شود، شما هیچ وقت حق انتخاب ندارید که جای کدام شخصیت بازی کنید، شاید یکی مانند من جسیکا را به کریس بیشتر ترجیه بدهد، مخصوصا اینکه در مراحل کوینت و کث این مشکل بیشتر خودنمایی می کند.

یکی از اصلی ترین تغییراتی که سازندگان بوجود آوردند و قابل ستایش است حذف کردن زامبی ها از بازی است، دیگر ما در پانزده سال پیش نیستیم و مطمئنا با انجام بازی هایی مانند لالی پاپ و قیام مردگان زامبی ها بیشتر جنبه تفریحی برای ما دارند تا ترسناکی، برای همین در این بازی با موجودات جدید تر و بعضا قوی تری از زامبی ها رو به رو هستیم و بخاطر سایز و اندازه شان هم حس اینکه با موجودات قوی تری از خودمان طرف هستیم به خوبی منتقل می شود، در کنار این موجودات معمولی بازی غول آخر هم دارد، به جز رئیس ارتباطات و باس فایت پایانی بقیه شان کاملا از طراحی ضعیفی برخوردار هستند و از ابهت و جذابیت ضعیفی رنج می برند، مخصوصا شخصیت ریچل که قبل از بازی به شدت بر رویش مانور داده میشد، اما در عمل کاملا مسخره آمد و کاملا هم مسخره شکست داده شد.

ریچل واقعا طراحی خوبی دارد، حتی حرف هایی که میزند هم ترسناک است، اما نحوه ورودش و مبارزه با او واقعا غیر حرفه ای طراحی شده

قدیمی و خوش صدا

همانطور که اطلاع دارید بازی یک پورت از روی کنسول دستی نیتندو است و مطمئنا نباید انتظار گرافیک بسیار بالایی داشته باشیم، اما اگر بخواهیم مقایسه ای بین این عنوان با بازی اصلی بیندازیم واقعا با تفاوت زمین تا آسمان رو به رو می شویم، با اینکه تکسچر ها در بعضی مواقع واقعا نسل پنجمی می‌شوند اما نمی شود از پیشرفت بسیار بالای گرافیکی نسبت به نسخه ۳DS گذشت، در کل همانطور که اشاره کردم گرافیک فنی بالا پایین دارد اما در کل واقعا قابل قبول است و می شود از آن لذت برد. در کنار آن نیز گرافیک هنری فوق العاده است، به طوری که فضای کشتی به شدت با فضای قصر اسپنسر هماهنگی دارد و حس نوستالوژیک بسیار بالایی را به بازیکن منتقل می کند. در بخش موسیقی و صداگزاری نیز مانند بقیه بخش‌ها با موسیقی ها و صداگذاری های کاملا استانداردی روبرو می‌شویم. در بخش موسیقی بازی به خوبی آن حس مورد نظر را منتقل می‌کند، برای مثال در قسمت اصلی و مجلل کشتی که موسیقی اپرایی نواخته می شود به بهترین شکل ممکن عظمت و زیبایی به بازیکن منتقل می شود، یا همانگونه در بخش های تنگ و تاریک کشتی هستیم هم با نواختن موسیقی مرموز و ترسناک حس مورد نظر منتقل می شود، در مقابل نیز صداپیشگی شخصیت ها به بهترین شکل ممکن انجام گرفته است و اشکالی به آن وارد نیست.

محیط های بازی به شدت سعی شده کلاسیک باشد، که به کمک موسیقی در این زمینه موفق عمل کرده است

بازی سعی بر کلاسیک شدن با روندی مدرن داشته است و این را به خوبی از طراحی محیط ها یا نوشتن نامه ها و فایل هایی که در گوشه و کنار محیط ریخته شده است فهمید، علاوه بر آن نیز با حذف تعداد زیادی از المان های اکشن به کلاسیک شدن آن کمک شایانی کرده است. مانند اینکه دیگر نمی توانید در بازی با سرعت بالا تری بدوید یا کاور بگیرید، دوربین بازی هم سعی شده مانند شماره چهارم خشک طراحی شود تا هنگام مبارزات کمی حس هیجان به بازیکن منتقل کند، حتی با طراحی محیط های تنگ و تاریک و ورود ناگهانی دشمنان توانسته هرچند خیلی کم هیجان لازم را به بازیکن منتقل کند.

شیطان مقیم : افشاگری

در یک جمع بندی کلی می توان این بازی را موفق در شروع بازگشت به ریشه ها نامید، البته باید این موضوع را در نظر داشت رزیدنت اویل افشاگری یک عنوان کنسول دستی بوده است و به خوبی در طی بازی هم این روند آرکید گونه را می‌شود حس کرد. برای همین نباید سختی زیادی به آن گرفت و انتظار یک رزیدنت اویل کامل با تمامی المان‌های کلاسیک داشت، اما در حد خود عنوان موفق و کلاسیکی است به طوری که می تواند خاطرات بد اقامتگاه ششم را پاک کند. حتی اگر بخواهیم کاملا سخت گیرانه باشیم و انتظار شق القمر از یک بازی کنسول دستی داشته باشیم هم نمی توانیم به هیچ وجه به گیم پلی استاندارد آن ایراد بگیریم زیرا هر نکته مثبتی که در گیم پلی شماره پنجم و چهارم دیدیم هم در این عنوان موجود است. من می توانم به شما قول بدهم اگر در شماره های آتی کپکام از موفقیت ها و نکات این شماره و از شکست و نکات منفی شماره ششم درس بگیرد عنوان شیطان مقیم ۷ یک رزیدنت اویل مدرن-کلاسیک تمام عیار خواهد بود.

 منبع:news.dbazi.com



|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
موضوعات مرتبط: بازی , ,
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








آخرین مطالب

/
سلام دوستان عزیز.تواین وبلاگ همه چی پیدا میشه از جون مرغ تاشیرآدمیزاد!(معذرت میخوام)ازشیر مرغ تاجون آدمیزاد!پس حالشو ببرین.اگه هم آدم باحالی هستین نظرهم بدین(حالادیگه می تونی نظرنده!)پیروز باشین.